instagram telegram
ellipse
تقویم رویدادها

علی اکبر صادقی

شماره عضویت: 1660
تاریخ عضویت:
بیوگرافی:

علی اکبر صادقی در سال 1316( 1937) در محله پامنار تهران چشم به جهان گشود. در کودکی به نقاشی علاقمند شد و در دوران دبیرستان هنر خود را به طور جدی دنبال کرد. برای تحصیلات دانشگاهی، رشته هنر را انتخاب کرد و در سال 1337 ( 1958) وارد دانشکده هنرهای زیبای تهران شد. یک سال بعد نقاشی ویترای (نقاشی روی شیشه) را با خلاقیت و به سبک جدیدی کار کرد. آنچنان به هنر نقاشی علاقمند بود که به گرایش های مختلف این هنر هم سرک کشید و گرافیک تبلیغاتی ، طراحی بسته بندی، پوستر فیلم و جلد کتاب نیز کار کرد.

علی اکبر صادقی جزو اولین هنرمندان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و یکی از بنیانگذاران فیلم های انیمیشن این موسسه بوده است. او در فاصله سال‌های 1350 تا 1356 (1971 تا 1977)، شش فیلم از جمله "گلباران"،  "رخ"، "ملک خورشید" و "زال و سیمرغ" را در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ساخت. این فیلم‌ها که هم در داخل ایران و هم در جشنواره‌های جهانی مورد اقبال بسیار واقع شدند و جوایز متعددی را نصیب وی کردند، نمونه‌های موفقی از انیمیشن ایرانی به حساب می‌آید.

صادقی یکی از موفق ترین نقاشان و هنرمندان ایرانی است که می گوید از کودکی با شنیدن داستان های شاهنامه از زبان راویان، به تصویر کردن داستانه های شاهنامه علاقمند شده و این اشکال نمادین، اسطوره ای و افسانه ای برای همیشه بخشی از نقاشی های او شدند. شیوه کار او یک نوع سورئالیسم ایرانی است که بر پایه شیوه نقاشی سنتی و قهوه‌خانه‌ای بنا شده‌است. در بسیاری از کارهای اولیه صادقی، حضور یک یا چندین سلحشور با پوشش‌های جنگاوران ایران مشاهده می شود و برخی از این جنگاوران چهره خود صادقی را دارند.

دنیای آثار او دنیایی فیگوراتیو است که به نقاشی های مینیاتور قدیمی با اشکال مردمی تر هنر شباهت دارند.

علی اکبر صادقی در نقاشی های خاطره انگیز خود، سنت های غنی هنر فارسی را با شیوه سورئال نقاشی ترکیب می کند و با استفاده خارق العاده از رنگ و فرم، آثاری شگفت انگیز به وجود می آورد. او استاد قصه گویی است و داستان های آثارش را از منابع متنوع زبان فارسی به ویژه داستان های حماسی  برمی گیرد.

صادقی در 60 سال گذشته به طور حرفه ای در زمینه های گوناگون هنری فعال بوده است و حجم آثار هنری اش قابل باور نیست. نکته مهم اینست که این هنرمند در طول زندگی خود، در کنار فراز و فرودهای روزگار و درونیات خود، فرصت خلق این همه اثر با این همه تنوع را داشته و کمیت و کیفیت، هیچ کدام نتوانسته بر دیگری غلبه کند.

برخی از دستاورد های هنری علی اکبر صادقی در سطح بین المللی عبارت است از:  جایزه اول تصویرگران کتاب آسیا برای کتاب  "عبادتی چون تفکر نیست"، جایزه اول جشنواره لایپزیک با عنوان زیباترین کتاب برای کتاب " پیروزی"، جایزه اول گرافیک برای بهترین تصویر گری کتاب سال تهران، شرکت در دوره ششم و هفتم جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان در سمت داور، حضور در دهها نمایشگاه انفرادی و گروهی در داخل و خارج از کشور و چاپ  چندین کتاب از مجموعه نوشته‌ها و نقاشی ها .

علی اکبر صادقی در سال 1387 (  2008  )  به عنوان چهره ماندگار ایران معرفی شد.

 

علی اکبر صادقی یک نقاش نو کلاسیک روایت گراست؛ او در واقع کسی است که نقاشی کلاسیک ایران و جهان و به ویژه مینیاتور ایران را خیلی خوب می داند و تجربه کرده است . اما آنچه او را متفاوت می کند دید نو او به جهان ، ادبیات و اسطوره ها است . به عنوان مثال  صادقی وقتی به مجالس جنگ و بزم و باغ های ایرانی، افسانه ها و اسطوره نگاه می کند ، همه چیز را نااستوار معرفی می کند و از آن نگاه همراه با روایت تاریخی و یا زیبایی شناسی خاص مینیاتورهای ایرانی ، خبری نیست .

نقاشی‌های صادقی به ویژه در آثار دوره‌ نخست، هم از نظر مضمون و هم از نظر به‌کارگیری عناصر تصویری و رنگ، جلوه‌ای ایرانی داشتند که بین او و دیگر نقاشان سوررئالیست فاصله‌ای محسوس ایجاد می‌کرد و به دنیای نقاش، رنگ و بویی شخصی و متمایز می‌داد اما پس از آن و در دوره دوم صادقی به‌تدریج از این عناصر فاصله گرفت و کوشید که مرزهای نقاشی‌اش را از بوم به قاب‌هایی که این بوم‌ها را در خود گرفته بودند گسترش دهد. با این همه به نظر می‌رسد که مخاطبان علی اکبر صادقی، هنوز کارهای دوره اول او را بیشتر دوست می‌دارند و نام او را با این کار‌ها و نقش‌ها به خاطر سپرده‌اند.

در اغلب آثار او فرهنگ عامیانه، اساطیر ایرانی، نقاشی قهوه‌خانه‌ای و سنت‌های تصویری ایرانی مثل پرده‌خوانی بازآفرینی شده اند. در اکثر آثار علی اکبر صادقی ، چهره های مردانی با کلاهخود و سپر دیده می شود که در بسیاری از آنها چهره‌ خود نقاش به چشم می خورد؛ گویی که او تاریخ ایران را با نوعی خودنگاری ترکیب کرده است.

صادقی می گوید که 5 هنرمند بر روی زندگی و هنر  او تاثیر غیر قابل انکاری گذاشته اند:  حکیم ابوالقاسم فردوسی با سروده حماسی اش شاهنامه که زبان فارسی را از نابودی نجات داده و دوباره زنده کره است.

نفر دوم مولاناست که ایده های بسیاری دارد و به او یاد داده که جهان بسیار زیباست و انسان باید در پی کشف زیبایی های نهفته آن برآید. اشعار مولانا گنجی است که می‌تواند به تمام انسان‌ها عشق و آزادی و زیبایی بدهد.

اما گابریل گارسیا مارکز و ایده های سورئالیستی که در کتاب "صد سال تنهایی" بیان می کند، هنرمند دیگری است که بر وی  تاثیر گذاشته و مانند یک معلم به این هنرمند آموزش داده است.  

دیگر هنرمندی که صادقی خود را متاثر از او می داند، عارف قزوینی است. او با موسیقی و اشعار آزادیخواهانه اش که بعد‌ها بسیاری از او پیروی کردند، فرد مهمی در زندگی صادقی بوده است. صادقی می گوید: او آدم وطن‌دوستی بود، من هم ایران برایم خیلی عزیز است و وقتی که بخواهم قسم بخورم می گویم به خلیج همیشه فارس قسم .

 و آخرین  فرد سهراب سپهری، دوست و همدوره صادقی است که می گوید  خیلی از خاطرات زندگی اش را  سهراب به شعر گفته است . به همین دلیل هر شعری که از او می‌خواند ، یک مقداری از گذشته در او زنده می‌شود .

تسلط علی اکبر صادقی به اجرای نقاشی تابلوها و توان او در ارائه ای شایسته و فاخر، غیرقابل انکار است. تسلطی توام با هوشمندی. چه هوشمندی برخواسته از هوشیاری و تفکر و چه آنچه با عنوان “هوش نقاشی” قابل بحث است. این هوش نقاشی چیزی است بیشتر و فراتر از جنس هوش و ضریب هوشی و قدرت مغز. همان طور که در اولین ایستگاه نمایشگاه ، جایی که مانیتور چهره و حرکات متنوع صادقی را در نمای بسته نمایش می دهد؛ به صراحت هوش بدنی این هنرمند مشاهده می شود.

تنوع کاری این هنرمند در حوزه های مختلف اعم از تصویرسازی کتاب، پرده سازی، نقاشی ( از قاب های بزرگ و پرظرائف رنگ روغن و دیواری تا آبرنگ های کارت پستالی و آذین نگاری تخت و آینه )، حجم و چیدمان ، فیلم و انیمیشن، ادبیات و… نشان از دغدغه های هنری و فکری می دهد که  قابل مقایسه با اجبار شغلی یک نقاش نیست. علی اکبر صادقی به وضوح ثابت کرده است که  به دنبال زبانی برای گفتگوی هنرمندانه است و در این زبان؛ چندین حق انتخاب دارد.

صادقی یکی از پرکارترین هنرمندان معاصر ایران است و کارهایش هم مورد تایید خواص است و هم عموم مردم به کارهایش توجه دارند و می توانند با آثار او ارتباط برقرار کنند. او هنرمند نو اندیشی است که هیج گاه شیفته کار خود نمی شود و به جای تکرار هر وقت در کارهایش به اوج رسیده ، خود را محدود نکرده و به کار تازه‌ای روی آورده است. نقاشی که امسال 80 ساله شد ، ولی هم‌چنان به طور مرتب روزی 7 ساعت با عشق و علاقه کار می‌کند ، همان گونه که در 5 سالگی قلم موی نقاشی را به دست گرفت و دلبسته جادوی رنگ بر صفحه سفید بوم شد . 

حامیان انجمن